چی بگم آخه!!
سلام.....
من کیانوش هستم.....دوست کوروش
اولا که کوروش به طوره کلی بای یاهو کرده و فقط بعضی موقع ها (خیلی خیلی کم) میاد که دوستاشو ببینه...
و در مورده وبلاگش ....
بگزریم.....اومدم فقط آپ کنم برم...
خدا به داده من برسه باید همش بیام؟
***************************************************
من تمام هستی ام را در نبرد با سرنوش در تهاجم با زمان آتش زدم کشتم...
من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم.....یک کلام در جزوه هایم هیچ ننوشتم
من ز مقصد ها پی مقصودهای پوچ افتادم...تا تمام خوبها رفتندو خوبی ماند در یادم
من به عشق منتظر ماندن همه صبرو قرارم رفت.....
بهارم رفت عشقم مرد یارم رفت
.....
تو دله یه مزرعه یه کلاغه رو سیاه....
هوایی شده بره پابوسه اما رضا
اما هی فکر میکنه اونجا جای کفتراس..
اخه من کجا برم یه کلاغ که رو سیاس
تو همین فکرا بودش...کلاغه عاشقمون..
یه دلش میگفت برو یه دلش میگفت بمون....
که یهو صدایی گفت..
تو نترسو راهی شو..یه سیاهی فکر نکن....
تو یه زائری برو.....
من که توی سیاهیا از همه رو سیاه ترم
میونه اوون کبوترا با چه رویی بپرم